موقوفات و نهادهاي عام المنفعه در آلمان
موقوفات و نهادهاي عام المنفعه در آلمان
مجموعهي آموزشي و تربيتي فرانکه که در اروپاي آن زمان بيهمتا بود و فرانکه خود، آن را «شهر خداوند» ميناميد، سرمشقي براي بسياري از نهادهاي خيريه و يتيم خانههاي پروتستان و نيز الگويي براي کار آموزشي در مؤسسات خيريه شد.
در طي پنجاه سال، در نيمهي اول قرن هجدهم ميلادي، اين مجموعه گسترش يافته و شامل پنجاه بناي مختلف براي اقدامات عام المنفعه مانند آموزش و پرورش ايتام و ديگر کودکان و آموزش الهيات ميشد. اين مجموعه پس از مرگ فرانکه و به ياد شاهکار زندگي باني آن «موقوفات فرانکه» نام گرفت.
در اين مجموعه، محلي براي زندگي ايتام، مدارسي براي کودکان از همهي طبقات و اقشار اجتماعي، مرکز تعليم و تربيت سلطنتي، چند بيمارستان، يک کتابخانه، يک مجموعهي (کلکسيون) علوم طبيعي، يک کتابفروشي و چاپخانه، يک داروخانه و مرکزي براي ارسال داروها، کارگاه روغنکشي، کارگاه تهيهي
الکل، گاوداري، باغ، مزرعه و باغ ميوه وجود داشت.
مؤسسات گلاوخا و موقوفات فرانکه به زودي به مرکزي تبديل شد که در شهر هاله اقداماتي چشمگير و فراتر از امور عام المنفعه انجام ميداد ؛ در قرن نوزدهم، اين موقوفات، «شهر مدرسهي» شناخته شدهاي در شهر هاله بود.
وقفنامه (سند بنياد نهادن اين موقوفات) را امير براندنبورگ (4)، که بعدها پادشاه فريدريش اول (5)از پروس لقب گرفت، در 19 سپتامبر 1698 صادر کرد.
اين شاهکار تعليمات اجتماعي فرانکه، 250 سال به طور مداوم و مستقل به عنوان تأسيساتي عام المنفعه به کار خود ادامه داد تا اين که در 20 سپتامبر 1946، به دليل روي کار آمدن حکومت سوسياليستي ساکسن (6)، شخصيت حقوقي آن از درجهي اعتبار ساقط شد.
از آن به بعد اين موقوفات با تمام دارايي آن در دانشگاه مارتين لوتر شهر هاله ادغام شد. اما 45 سال بعد، کوتاه زماني پس از فروپاشي جمهوري دمکراتيک آلمان شرقي و وحدت دو آلمان، مسؤولان حکومت نوپاي ايالت ساکسن، ادغام اين موقوفات را در حوزهي مديريت دانشگاه هاله غيرقانوني دانسته و استقلال اين نهاد وقفي را به آن بازگرداندند.
در طي حکومت جمهوري دمکراتيک آلمان شرقي، هم اهداف عام المنفعهي مذهبي - پروتستاني اين موقوفه که از سوي فرانکه تعيين شده بود و هم مجموعهي بناها با بياعتنايي کامل روبهرو شده و ساختمانها در حال نابودي بود، اگر چه از اين مجموعه در دورهي حاکميت کمونيستها همچنان به عنوان مراکز آموزشي استفاده ميشد. به دليل اين انقطاع 45 ساله، ماهيت وجودي اين تأسيسات از حافظهي تاريخي بسياري از افراد پاک شد.
از آغاز دههي 90 ميلادي، چندين نهاد خصوصي و دولتي براي احياي مجدد موقوفات فرانکه تلاشهايي را آغاز کردند. در سال 1991 م، اين موقوفات به طور رسمي به صورت «موقوفاتي با حقوق عمومي» درآمد . وزارت کشور، وزارت فرهنگ ايالت ساکسن. آنهالت، شهرداري هاله، بنياد خيريهي حفاظت از آثار باستاني آلمان، موقوفات فولکس واگن و بسياري از نهادها و سازمانها با همکاري يکديگر به بازسازي بناهايي که بخش اعظم آنها در حال نابودي است برخاستهاند. همچنين استفادههاي بعدي از اين مجموعه، اکنون ديگر کاملا در جهت اهداف تعليم و تربيت اجتماعي که از ابتدا مورد نظر واقف بوده، تعيين و تا حدودي مجددا راهاندازي شده است.
«با توجه به زمينههاي تاريخي و اقدامات عظيم واقف و باني آن، لازم است تا موقوفات فرانکه مجددا
به «باغي» براي تعليم و تعلم، مکاني براي ارتباطات اجتماعي و تربيتي و همزمان به مکاني متفاوت براي فعاليتهاي علمي و زندگي فرهنگي مبدل شود». پاول رابه (7)، رئيس موقوفات فرانکه با ابراز اين سخنان به مناسبت سيصدمين سال بنيانگذاري اين موقوفات در سال 1998 در هاله، بر احياي مجدد اين نهاد تأکيد کرد.
البته تاکنون فقط بخش کوچکي از تأسيسات تعليم و تربيتي اين مجموعه به تملک موقوفه درآمده است، زيرا به دليل از دست رفتن کل داراييهاي موقوفه در طي اين سالها، توليت موقوفه فقط به تدريج ميتواند سرمايهي لازم را گردآوري کند. بخش اعظم اعانات نقدي گردآوري شده، صرف مرمت و بازسازي بناهايي شده که همه جزو آثار ملي به ثبت رسيدهاند. اين اقدامات پيش فرضهاي لازم براي حيات دوبارهي اين نهاد را فراهم ميآورد.
از اين مجموعه تاکنون يتيم خانهي تاريخي آن بازسازي شده که هماکنون به مرکز فرهنگي و نمايشگاه تغيير کاربري داده ؛ آرشيو موقوفات فرانکه و کتابخانهي مرکزي آن نيز مرمت شده و با 57,000 جلد کتاب از قرون 17 و 18 ميلادي دربارهي مذهب، تاريخ، تعليم و تربيت، پزشکي و علوم طبيعي، دسترسي پژوهشگران به اين کتب براي تحقيق دربارهي تاريخچه و روند پيشرفت اين علوم را امکانپذير ساخته است.
علاوه بر اين، مهدکودک روزانهي اگوست هرمان فرانکه نيز از سال 1998 آغاز به کار کرده که مهدکودکي با روشهاي اصلاحي تعليم و تربيتي براي نگهداري از 120 پسر و دختر از بدو تولد تا شش سالگي است و بر طبق سنن تعليم و تربيتي فرانکه اداره ميشود. در اين مهدکودک، کودکاني از طبقات مختلف اجتماعي پذيرفته ميشوند.
در مجموعهي تأسيسات موقوفات فرانکه تعداد زيادي مؤسسات آموزشي مختلف وجود دارد که نهادهاي ديگري بر پايهي روشها و شروط واقف آنها را اداره ميکنند ولي در حال حاضر جزو موقوف عليههاي اين اوقاف نيستند. از جملهي اين مؤسسات، يک مرکز حرفهآموزي براي جوانان بيکار، چندين مدرسهي ابتدايي و دبيرستان، يک مرکز اسناد با موضوع «انجيل» (8)، يک خوابگاه براي دانشجويان الهيات ، چندين دانشکده از جمله دانشکدهي علوم تربيتي دانشگاه هاله و مرکزي براي پژوهشهاي کليسايي وجود دارد.
البته توليت اوقاف فرانکه به رياست پروفسور پاول، در نظر دارد تا همهي مراکز تعليم و تربيتي و علمي، به خصوص مدارس را (يعني همهي آنچه زماني در تملک اين موقوفه بوده) مجددا در اختيار بگيرد، اما فعلا در شرايطي که اين موقوفه در حال بازسازي و سازماندهي مجدد است، نميتوان قضاوت کرد که آيا اين هدف عملي و واقع بينانه است يا خير.
موقوفات فرانکه براي هاله فقط يکي از نمونههاي سنت چند صد سالهي اوقاف در آلمان است، اما اين نمونه نشان ميدهد که واقفان خصوصي چه تأثير عميقي بر روند رشد و پيشرفت جامعه دارند. سرنوشت اين موقوفه همچنين نشان ميدهد که اگر دولتي از ماهيت وجودي موقوفات به طور قانوني حمايت نکند، چه اتفاقي ميافتد. در قوانين کشوري و ايالتي آلمان، موقوفات از حق حمايت قانوني برخوردارند. به ويژه از هنگامي که دولت دست به اصلاحاتي زده و با کاهش نهادهاي دولتي سياست خصوصي سازي وسيع را در پيش گرفته، مجددا بحث وضع قوانين بهتر و بيشتر به نفع موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه بالا گرفته است.
در حوزهي کشورهاي آلماني زبان، «وقف» به معناي اختصاص دادن داوطلبانهي اموال و داراييهاي شخصي، اغلب با هدف صرف عوايد آنها در اقدامات اجتماعي - خيريه توسط يک واقف است. براي ادارهي اموال و رقبات وقفي، شخص واقف يا فردي که از سوي او وکالت تامالاختيار داشته باشد، نهادي مستقل بنياد مينهد که اين نهاد نيز به «موقوفه» موسوم است (9).
واژهي «موقوفه» از نظر قانوني به نهادهاي مختلفي اطلاق ميشود يعني مؤسسات و نهادهايي با وضعيتهاي حقوقي مختلف ميتوانند نام موقوفه بر خود نهند. البته در حقوق مدني آلمان، «موقوفهها» نهادهايي هستند که «توانايي رفتار در چارچوبهاي قانوني و پاسخگويي در مقابل قانون» را داشته باشند. بنيادهاي عام المنفعه و «موقوفات دولتي با حقوق مدني» نيز جزو اين نهادها به شمار
ميآيند. بنيادهاي عام المنفعه و موقوفات ميتوانند به شکل «شرکت با مسؤوليت محدود (GmbH) «، «انجمن ثبت شده (.e.v) «، «موقوفات کليسايي با حقوق مدني»، «موقوفات و بنيادهاي عام المنفعهي خصوصي بدون حقوق مدني»، «موقوفات خصوصي بدون حقوق مدني»، «موقوفات دولتي بدون حقوق مدني» و ديگر اشکال حقوقي باشند. در آلمان فقط براي موقوفاتي که «قادر به رفتار در چارچوبهاي قانوني » باشند، در «مجموعه قوانين عمومي»، قوانيني اختصاص يافته است، در حالي که موقوفات ديگر، از قوانين مربوط به حقوق ارث و وام تبعيت ميکنند.
بخش اعظم موقوفات آلمان جزو «موقوفات قادر به رفتار در چارچوبهاي قانوني با حقوق مدني» هستند. در سال 1998، از مجموع 7,780 موقوفه و بنياد عام المنفعه در آلمان، 5,006 موقوفه يعني حدود 64 درصد، جزو موقوفات دولتي تحت حمايت قوانين مدني بودند. بر طبق کتاب «مجموعه قوانين مدني»، واقف اين گونه موقوفات در چارچوب حقوق جزاي خصوصي، بايد مجوز تأسيس را از ايالتي که موقوفات در آن قرار دارند، دريافت دارد زيرا حتي اگر موقوفهاي توسط خود ايالت تأسيس نشده باشد، باز هم تابع قوانين ايالتي است .
دربارهي شخصيت حقوقي يک موقوفه يا يک بنياد عام المنفعه، مقامات مسؤول ايالتي، اغلب شامل مسؤولان وزارت فرهنگ يا وزارت کشور، تصميمگيري ميکنند. اين مسؤولان بايد اساسنامهي اين گونه نهادها را قبل از تأسيس آن بررسي کرده و مجوز صادر کنند.
اساسنامه بايد با قوانين ايالتي دربارهي نظارت بر قوانين موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه مطابقت داشته باشد. از نظر قانوني، در اساسنامه بايد اطلاعاتي دربارهي واقف يا هيأت مؤسس بنياد خيريه، محل زندگي، اهداف موقوفه، دارايي موقوفه و موارد استفادهي عايدات، درج شده باشد. مهمترين مسأله، درج جزئيات کامل دربارهي اهداف موقوفه يا بنياد عام المنفعه است. اکثر ايالات آلمان فقط براي موقوفاتي مجوز صادر ميکنند که براي نيل به اهداف اجتماعي يا عام المنفعه تأسيس شده باشند زيرا موقوفات قانوني از امتيازات مالي خاصي برخوردار ميشوند. البته در «مجموعه قوانين مدني» اهداف مشخصي براي موقوفات ذکر نشده، اما اغلب ايالات آلمان تأکيد دارند که موقوفات اهدافي عام المنفعه داشته باشند. از نظر قانوني مجوز ايالتي که موقوفه در آن واقع شده ضروري است.
علاوه بر موقوفاتي با اهداف عام المنفعه، موقوفاتي با اهداف شخصي نيز در آلمان وجود دارند.
عوايد اين موقوفات فقط براي استفادهي واقف و خانوادهي وي، مؤسسات وابسته به واقف يا گروههاي خاصي که از سوي واقف تعيين شده، تعلق ميگيرد و به همين دليل نيز اين دسته از موقوفات تحت حمايت دولت نيستند و دولت هيچ گونه نظارتي بر آنها نداشته يا فقط نظارتي محدود بر آنها دارد. اين گونه نهادها از امتيازاتي که به موقوفات عام المنفعه تعلق ميگيرد، بهره نميبرند و داراي شخصيت حقوقي مستقل نيستند. اين بدان معناست که مسؤوليت توليت آنان بايد بر عهدهي فرد يا مؤسسهاي که داراي شخصيت حقوقي است قرار گيرد.
حمايت از اهداف آموزشي و علمي طبق قوانين همهي ايالات آلمان جزو اهداف عام المنفه محسوب ميشود. از آنجا که دولت خود علاقه و توجهي خاص به امر حمايت از آموزش و پرورش و علم دارد، علاوه بر موقوفات مذکور، خود دولت نيز براي نيل به اين اهداف، بنيادهاي خيريه و موقوفاتي تأسيس کرده يا توليت و ادارهي آنها را به عهده گرفته تا بتواند دوام آنها را تضمين کند. دولت بر اين گونه نهادها که فقط اهداف عام المنفعه دارند، نظارت دايمي داشته و آنها خود جزو مؤسسات دولتي يا ملي به شمار ميآيند.
با قانوني شدن يک موقوفه يا بنياد خيريه، اين نهاد داراي حقوق و وظايفي در مقابل دولت ميشود. نهادهاي مسؤول نظارت بر موقوفات در هر ايالت موظفند موقوفات قانوني را در تمام مسائل مشاوره و راهنمايي کنند. در مقابل موقوفات و بنيادهاي خيريه نيز بايد همهي معاملات مهم خود را به اطلاع مسؤولان رسانده و در مقابل قانون پاسخگو باشند. نهادهاي ناظر مراقبند تا معاملات موقوفات و نهادهاي خيريه مطابق با اساسنامه و قوانين جاري باشد. به ويژه ادارهي داراييهاي موقوفات وبنيادهاي خيريه و نيز موارد استفادهي آنها تحت نظارت مستقيم دولت است.
موقوفات - برخلاف اعانات - دايمي و مداوم هستند. براساس حقوق مدني آلمان رقبات و دارايي را که وقف در اختيار موقوفات خود قرار ميدهد، داراي «شخصيت حقوقي» مستقل و خودگردان بوده که مانند اشخاص حقيقي، حق حيات و در اغلب موارد حتي «حق حيات ابدي» دارد. اين حيات را هيچ کس حتي خود واقف نميتواند به پايان رساند. پس از تأسيس موقوفه، اين نهاد فقط در
مقابل اساسنامهي ثبتي و قوانين دولتي اوقاف مسؤول است.
عليرغم يا شايد به خاطر همين استقلال است که تأسيس يک موقوفه امتيازات بسياري دارد. تأسيس يک موقوفه اين امکان را به واقف ميدهد تا (برخلاف اعانهدهندگان) دست به اقدامات عام المنفعهاي زند که شخصا آنها را تعيين کرده و پيگيري براي انجام آنها، حتي پس از مرگ وي نيز تضمين شده است. به همين دليل نيز موقوفات و بنيادهاي خيريه تقريبا به طور کامل بر اساس تمايلات واقفان اداره ميشود، حتي اگر اين افراد سالها پيش درگذشته باشند. بر اين اساس براي بسياري از واقفان اين امکان فراهم ميآيد تا تمايلات و اقدامات آنان پس از مرگشان نيز پيگيري شده و تداوم يابد و در ذهن نسلهاي آينده نام و ياد آنان باقي بماند.
موقوفات و بنيادهاي خيريه و عام المنفعه جزو نهادهاي موسوم به سازمانهاي غيرتخصصي به شمار ميروند که حوزهي فعاليت آنها از سوي کارشناسان اقتصاد ملي و اقتصاد اجتماعي به «بخش سوم» موسوم است. نهادهاي «بخش سوم» مرزبندي مشخصي با بخشهاي ديگر يعني دولت و اقتصاد دارند زيرا فعاليتهاي آنها نه تحت تأثير و وابسته به اقدامات دولتي است و نه از حوزههاي اقتصادي نشأت گرفته است.
موقوفات اغلب کاربردي تکميلي يا ابتکاري دارند. موقوفات از آن دسته از گروههاي اجتماعي حمايت ميکنند که به دليل محدوديتها و مسائل بودجهي دولت، نميتوان نيازهاي آنان را بدون فشار به بودجهي دولتي برآورده کرد. به دليل استقلال حقوقي موقوفات، آنان نبايد براي نيل به اهداف خود، به اختصاص بودجهي دولتي يا عايدات حاصل از بخشهاي اقتصادي و بازار متکي باشند. البته موقوفات فقط يکي از اشکال نهادينهي مؤسسات عام المنفعه هستند. در کنار موقوفات، انجمنها، گروهها و سازمانهاي ملي نيز فعاليت دارند. در مقايسه با دويست و هشتاد هزار انجمن ثبت شده، تعداد 7,235 موقوفهي ثبت شده در سال 1996، فقط کسري از نهادهاي عام المنفعه در آلمان هستند. فقط 6 درصد مخارج اقدامات عام المنفعه توسط موقوفات تأمين ميشود. از هر 100 مارک که در بخش سوم جريان دارد، فقط کمتر از يک مارک از سوي موقوفات هزينه ميشود.
در مقايسه با کشورهايي مانند امريکا و انگليس که نسبت به آلمان موقوفات از حمايت بيشتري برخوردارند، اين ارقام چندان نيز غيرمعمول نيستند. در چارچوب کل اقتصاد، موقوفات در ديگر کشورها نيز نقش چندان گستردهاي بر عهده ندارند. با اين حال موقوفات عام المنفعه يکي از نهادهاي مورد توجه هستند زيرا تعداد موقوفات آلمان در سالهاي گذشته افزايش چشمگيري داشته است: بين سالهاي 1983 و 30،1991 درصد کل موقوفاتي که در قرن دهم ميلادي تاکنون تأسيس شده، پا به عرصهي وجود گذاردهاند. با توجه به اين رشد عظيم، اين سؤال مطرح ميشود که چرا بخش موقوفات در آلمان چنين افزايش انفجارآميز و يک بارهاي داشته و کدام تغييرات سياسي زمينهساز اين گسترش بوده است.
از يک سو کارشناسان بر اين اعتقادند که رشد چشمگير موقوفات در سالهاي اخير به اين دليل است که دولت به طور روز افزوني خود را از قيد مسؤوليتهاي اجتماعي آزاد ساخته و ايجاد موقوفات خصوصي براي پر کردن اين خلأ است. اما واقعيات نکات ديگري را نيز ثابت ميکنند. براساس دادههاي موسسهي مائسناتا (10)، مؤسسهاي که در برلين به تحقيق دربارهي بخش سوم ميپردازد، نهادهاي عام المنفعه در آلمان هنوز هم تا 60 درصد بودجهي خود را مستقيم يا غيرمستقيم از منابع دولتي دريافت ميکنند. اين رقم بسيار بيش از کشورهاي اروپايي همسايه است که در آنها به طور متوسط فقط 40 درصد سرمايهي نهادهاي عام المنفعه از منابع دولتي تأمين ميشود. در حالي که در ديگر کشورهاي صنعتي، اين نهادها 50 درصد مخارج لازمه را خود تأمين ميکنند، اين رقم براي موقوفات آلمان فقط 28 درصد است. عايدات حاصل از اعانهدهندگان در آلمان 4 درصد بودجهي اين نهادها را تشکيل ميدهد. در ديگر کشورهاي صنعتي اين رقم به طور متوسط 5ر9 درصد است.
جامعه شناسي آلماني، رالف دارندورف (11)، معاون پارلماني سابق در امور خارجي و عضو پارلمان اروپا در بروکسل معتقد است که
بخش سوم در آلمان هنوز هم وابستگي زيادي به شبکهي تشکيلات دولتي دارد، در حالي که بايد براساس انگيزههاي واقعي، اوقاف و بنيادهاي خيريه، نهادهايي مردمي، خودجوش و اختياري ميباشند. حضور دايمي نهادهاي دولتي در حوزهي اقدامات عام المنفعه در آلمان، بيشک يکي از دلايلي است که مسؤولان دولتي و سياسي اهميت و لزوم وجود موقوفات خصوصي را تاکنون و آنچنان که بايد درک نکردهاند.
هلموت. ک. آنهاير (12)، پروفسور مرکز سازمانهاي غيردولتي و تأسيسات مردمي در مدرسهي عالي اقتصاد لندن، جايگاه اجتماعي موقوفات را بدين گونه توصيف ميکنند: «موقوفات تاکنون همواره به عنوان نهادهايي جذاب و خاص مطرح بودهاند، از يک سو به عنوان دژ محافظهکارانه و اسباببازي ثروتمندان از آن استفاده شده و از سوي ديگر به عنوان بيان فداکارانهي انگيزههاي انسان دوستانه تحسين شده است». وي معتقد است که اين «بيان فداکارانهي انگيزههاي انسان دوستانه» دليل اصلي رشد چشمگير موقوفات در سالهاي اخير بوده است. در تاريخ آلمان هرگز قبلا چنين دورهاي وجود نداشته که وضعيت سياسي و اجتماعي براي مدتي چنين طولاني ثابت مانده باشد.
از حدود پنجاه سال پيش تاکنون تورمي شديد و يا جنگي ويرانگر به وقوع نپيوسته و به همين دليل داراييهاي افراد در آلمان کاهش نيافته است. ثبات سياسي، ثبات اقتصادي به همراه داشته است. سطح زندگي مرفه آلمانيها، موجب شده تا آنان سرمايهها و داراييهاي شخصي خود را در موقوفات عام المنفعه به جريان اندازند.
اگر چه انجام اصلاحاتي در قوانين حقوقي موقوفات آلمان، در حال حاضر به طور جدي مورد بحث قرار گرفته ، اما به زحمت ميتوان امکان دريافت امتيازات مالياتي را به عنوان انگيزهاي براي علاقهي مردم به ايجاد موقوفات ذکر کرد. به ويژه آن که در قانون موقوفات آلمان از سال 1977 تاکنون، تغييرات اساسي ايجاد نشده است. البته پيشنهاداتي براي تغيير قوانين حقوقي موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه مطرح شده که تاکنون به تصويب نرسيده است. اين پيشنهادات که چارچوبهاي اصلي آن مورد حمايت همهي احزاب آلمان قرار گرفته، توسط وزير دارايي مسکوت گذارده شده، زيرا وي معتقد است که با اعطاي امتيازات مالياتي بيشتر به موقوفات ، سطح درآمدهاي مالياتي کاهش مييابد. البته در برخي ايالات مانند شلزويک - هولشتاين تغييراتي در قوانين به نفع موقوفات به وجود آمده است.
تاريخچهي تشکيل نهادهاي وقفي در آلمان به آغاز قرون وسطي باز ميگردد. اغلب موقوفاتي که در قرون وسطي بنياد نهاده شد، موقوفات بيمارستاني بودند که به نيازمندان، خدمات پزشکي ارائه ميدادند. در جامعهاي بدون خدمات اجتماعي دولتي، فقرا، بيماران، زنان بيوه و يتيمان فقط در بيمارستانهايي که توسط کليسا يا افراد ثروتمند بدين منظور وقف شده بود، مراقبت ميشدند و خدمات پزشکي رايگان دريافت ميکردند.
بسياري از موقوفات قديمي بيمارستاني آلمان، هنوز هم به مراقبت از افراد نيازمند جامعه ميپردازند. موقوفات وابسته به کليسا مانند موقوفات «يوهانيس هوف» (13) در هيلدسهايم (14) که در سال 1160 ميلادي بنياد نهاده شد، «موقوفات خيريهي پروتستاني» (15) در رگنزبورگ (16)، تأسيس شده در سال 1296 ميلادي و موقوفات بيمارستاني "Heilig Geist" در نورنبرگ (17)، از سال 1339 م، چند نمونه از موقوفات کليسايي هستند.
منشأ انديشهي شکلگيري موقوفات در اروپا بسيار قديميتر از ظهور مسيحيت است. در قوانين حقوقي روميان باستان چارچوب مشخصي براي رقبات وقفي وجود نداشت. اما اين امري معمول بود که اشخاص متمول، دارايي خود را براي اهداف مشخصي وقف کرده و فردي را نيز براي سرپرستي اين اموال پس از مرگشان و نظارت بر مصرف عايدات براي اهدافي معين، تعيين کنند.
کليساي کاتوليک وارث سنت رومي وقف بود و به جمعآوري اعانات براي اهداف عام المنفعه ميپرداخت (به زبان لاتين: Causae Pioe). کليساي کاتوليک، هم مؤمنان را به اين امر تشويق ميکرد و هم خود موقوفات عام المنفعه بنياد مينهاد. اين موقوفات قرون
متمادي خارج از چارچوب قوانين دنيوي حاکم بر جامعه به حيات خود ادامه داده و از پرداخت هر گونه مالياتي معاف بودند. حتي بعدها که اين معافيت از ميان رفت، انديشهي اعطاي امتيازات مالي به نهادهاي عام المنفعه، صرفنظر از بستر رشد آنها، تا امروز نيز بر جاي مانده است.
هنوز هم مهمترين هدف ثبت شدهي موقوفات آلمان، پرداختن به امور عام المنفعهي اجتماعي است. اين مطلب نشان ميدهد که موقوفات آلمان ريشه در امور خيريهي کليسايي در قرون وسطي دارد. از آنجا که در اواخر قرون وسطي قوانيني وضع شد تا عمدهي اموال و دارايي کليسا به دولت منتقل شود (سکولاريزاسيون)، بسياري از وظايف اجتماعي که بر عهدهي موقوفات کليسايي بود، بر عهدهي دولت مستقل واگذار شد.
به اين ترتيب موقوفات بيمارستاني کليساها به تدريج زير پوشش خدمات اجتماعي دولتي درآمدند و موقوفات بنياد نهاده شده براي کمک به فقرا، پيران و بيماران نيز با ايجاد بيمهها و کمکهاي اجتماعي از سوي دولت، اهميت خود را از دست دادند. امروزه هدف موقوفات مخصوص کمک رساني به نيازمندان، در وهلهي اول ياري رساندن به کشورهاي جهان سوم، کمک به آسيب ديدگان بلاياي طبيعي و اجتماعي، کمک به بيوگان و خانوادههاي تک سرپرست و خانوادههايي است که بر اثر بيکاري سرپرست خانوار، نياز به کمک دارند.
در آلمان، دولت بخش عمدهي وظايف کمک رساني به نيازمندان را خود بر عهده گرفته و اگرچه همهي تأسيسات اجتماعي دولتي نيستند ولي بخش اعظم بودجهي لازم را دولت در اختيار آنها قرار ميدهد. مؤسسهي خيريهي بتل (18) در سال 1867 از سوي پاستور بودل شوينگ (19) براي پرستاري و سرپرستي معلولان، بيماران و افراد مسن نهاده شد و مثالي از موقوفات کليسايي با اهداف اجتماعي است که بخش اعظم بودجهي آن از مدتها قبل، از سوي دولت تأمين ميشود.
تاريخچهي تشکيل اولين موقوفهي تأسيس شده براي پشتيباني از اهداف آموزشي و تربيتي، با سنت ايجاد موقوفات مخصوص کمک رساني به نيازمندان ارتباطي تنگاتنگ دارد ؛ چرا که اولين پيش نياز براي پشتيباني از امر ترويج آموزش و پرورش، اعطاي کمک هزينههاي تحصيلي به دانشآموزان و دانشجويان فقير است. مثلا در سال 1484 موقوفات هالفاگن (20) و در 1602، موقوفات پارشام (21) در لوبک (22) بدين منظور بنياد نهاده شد. اين موقوفات در اصل کمک هزينههايي به دانشجويان الهيات پرداخت ميکردند که تربيت نسلهايي از کشيشان را تضمين ميکرد . حتي امروزه نيز که رشتههاي تحصيلي گسترش يافته، يکي از اهداف بسيار مهم موقوفات، اعطاي کمک هزينههاي تحصيلي است.
از آنجا که دولت بودجهي لازم براي تحصيلات پايهي ابتدايي تا دبيرستان همهي شهروندان نيازمند را تأمين ميکند، موقوفات سهم عمدهاي در حمايت از نخبگان در تحصيلات عاليه بر عهده گرفتهاند. اهميت موقوفات در راهيابي افراد با استعداد اما فقير، در دهههاي هفتاد و هشتاد ميلادي تا حدودي کاهش يافت زيرا پنجاه درصد همهي دانشجويان از حمايت دولتي برخوردار شدند. اما در سالهاي اخير سهم دولت به 13 درصد کاهش يافته است. با تأسيس موقوفات رزالوکزامبورگ (23) در اوايل دههي نود ميلادي، مجددا حمايت از دانشجويان برگزيده به وسيلهي اعطاي کمک هزينهي تحصيلي، ادامهي تحصيل آنان را ممکن ساخته است. امروزه موقوفاتي که عوايد آنها صرف سرمايهگذاري در تحصيلات پايه شود، بسيار کاهش يافته است. در حال حاضر فقط برخي مدارس خصوصي يا مدارس شبانه روزي با اهداف مشخص تعليم و تربيتي تحت حمايت موقوفات هستند.
امروزه حمايت از اقدامات و پژوهشهاي علمي، پس از اهداف اجتماعي و آموزشي، جزو اهداف موقوفات آلمان محسوب ميشود. 1,800 موقوفه، بخش يا کل عايدات خود را به حمايت از پژوهشهاي علوم طبيعي، پزشکي يا علوم انساني اختصاص دادهاند.
بر طبق فهرست موقوفات آلمان، قديميترين موقوفه با هدف اصلي حمايت از پژوهش «مدارس عاليهي وقفي بامبرگ (24) و «موقوفات
دکتر يوهانس موليوس (25) «است.
مدارس وقفي بامبرگ را اسقف اعظم، ارنست فون منگرز دورف در سال 1568 براي حمايت از پژوهش و آموزش نسل پژوهشگران و دانشمندان در دانشگاه بامبرگ تأسيس کرد. کمي بعد در سال 1559، دکتر يوهانس موليوس با تأسيس موقوفهاي، بودجهي يک کالج دانشجويي را تأمين کرد. اين موقوفه هنوز هم به حيات خود ادامه داده و به حمايت از پژوهشهاي علمي ميپردازد.
تاريخچهي موقوفات آلمان در قرن بيستم با «انجمن موقوفات علوم آلمان» که در سال 1920 از سوي بخش اقتصادي آلمان بنياد نهاده شد، پيوند خورده است. از همان زمان، «انجمن کمکهاي اضطراري به علوم آلمان » به سرپرستي فريدريش فون زيمنس تأسيس شد که بعدها به «اتحاديهي پژوهشي آلمان» تبديل گرديد. امروزه اين اتحاديه شامل 242 موقوفه و سرمايهي کل 3ر1 ميليارد مارک است. سالانه 71 ميليون مارک براي حمايت از پژوهشهاي علمي اختصاص مييابد. اين بودجه به صورت کمک به طرحهاي پژوهشي، جوايز علمي و کمک هزينهي دانشجويي بين نهادها، مراکز پژوهشي، آکادمي آلماني تبادل دانشجو و غيره تقسيم ميشود.
موقوفات «فولکس واگن» که در سال 1961 تأسيس شد، نهادي بسيار عظيم است که تاکنون از 21,000 طرح پژوهشي با هزينهي کل 4ر4 ميليارد مارک، حمايت کرده است. عوايد اين موقوفه تقريبا به همهي حوزههاي پژوهشي اختصاص يافته است. موقوفات «فولکس واگن» نه تنها از طرحهاي پژوهشي در دست اجرا در دانشگاهها و مراکز مختلف حمايت ميکند، بلکه خود نيز طرحهاي پژوهشي مختلفي را تعريف کرده و بودجهي اجراي آنها را تأمين ميکند. در کنار اين موقوفات بزرگ، موقوفات کوچکي نيز در بخشهاي صنعتي و اقتصادي فعاليت دارند که اغلب به حمايت از حوزههاي پژوهشي خاصي ميپردازند. شناخته شدهترين آنها هر ساله کمک هزينههايي براي پايان نامههاي دکترا به دانشجويان اعطا ميکنند. بنيادها و موقوفات تحصيلي و موقوفات همسو با احزاب سياسي مختلف مانند «بنياد کنرادآدناوئر (26)»، «بنياد فردريش ابرت (27)»، «بنياد هاينريش بل (28)» و «بنياد هانس زايدل (29)»، در خارج از مرزهاي آلمان نيز شناخته شده هستند.
اغلب مردم تصور ميکنند که حمايت از هنر يکي از وظايف مهم موقوفات است اما اين برداشت چندان با واقعيت مطابقت ندارد. فقط يازده درصد از موقوفات آلمان با هدف حمايت از هنر و فرهنگ تأسيس شدهاند. شايد اين برداشت ريشه در اين واقعيت تاريخي داشته باشد که از دوران باستان بسياري از ثروتمندان، دارايي خود را در راه اعتلاي هنر و تأمين زندگي هنرمندان صرف ميکردند و به اين ترتيب جامعه نيز احترام خاصي براي آنان قائل بود. بيشک مشهورترين فردي که در دوران باستان ثروت خود را در راه هنر صرف کرد، شهروند رومي «مائسناس " Maecenas " بود که واژهي " Mazen " به معناي حامي هنر و فرهنگ نيز از نام او برگرفته شده است. مائسناس (74 ق م - 8 م) متولد آرزو در خانوادهاي اشرافي رشد کرد. وي معتقد بود که با حمايت از شاعران رومي با استعدادي مانند ويرژيل و هوراس، وظيفهي خود را در مقابل جامعه و دولت انجام ميدهد.
امروزه در آلمان، نام بسياري از صاحبان صنايع بزرگ و سرمايهداران با موقوفات عظيمي در حوزهي هنر پيوند خورده است. پترلودويک (30)، صاحب کارخانهي شکلاتسازي در آخن و سرمايهدار سويسي، هانس هانريش تيسن (31) از معروفترين افراد در کشورهاي آلماني زبان هستند که پس از جنگ جهاني دوم، سرمايهي خود را وقف حمايت از هنر و تهيه مجموعههاي هنري بزرگ کردهاند. بازديد از مجموعههاي هنري گردآوري شده توسط اين افراد، به طور دايم يا در فواصل معيني براي همگان امکانپذير است. يکي ديگر از اقدامات موقوفات در حوزهي هنر و فرهنگ، اهداي جوايز بينالمللي است.
جايزهي آدلبرت فون چاميسو (32)براي هنرمندان غيرآلماني که آثاري به زبان آلماني پديد آوردهاند، از اعتبار ويژهاي برخوردار است. همچنين جايزهي اروپايي ترجمه که از سوي موقوفات آلفردتوپفر (33) اهدا ميشود نيز جايگاه ويژهاي دارد. در حوزهي موسيقي، جايزهي
ارنست فون زيمنس، از اهميتي همپاي جايزهي نوبل برخوردار است. موقوفات زيمنس با اهداي اين جايزه، از يک عمر کار هنري هنرمندان برجسته قدرداني کرده و همزمان جايزهاي به همان مبلغ به موسيقي دانان جوان اهدا ميکند.
اقدامات موقوفاتي که در حوزهي پزشکي و بهداشت فعاليت دارند، کمتر براي عموم شناخته شده هستند. حدود 1,000 موقوفهاي که در آلمان در اين بخش فعاليت دارند، چندين برابر بودجهي موقوفات و بنيادهاي حوزهي فرهنگ و هنر را در اختيار دارند.
شايد محبوبيت کمتر موقوفاتي که به حمايت از بهداشت و سلامتي عموم ميپردازند به اين دليل باشد که بنيادها و موقوفاتي که از پژوهشهاي انجام گرفته براي توليد محصولات سودآور در شرکتهاي بزرگ دارويي حمايت ميکنند، به سختي از نهادهاي عام المنفعه در اين حوزه که به حمايت از اقداماتي براي بهبود سلامتي عمومي ميپردازند، قابل تفکيکاند.
چند تن از همسران رؤساي جمهور آلمان نيز موقوفاتي بنياد نهادهاند از جمله «موقوفات دکتر ميلدرد شيل (34)» و «موقوفات کريستيان هرزوک (35)» که با جمعآوري اعانه و ياري خواستن از عموم مردم سرمايهاي گردآوري کرده و هم اکنون در زمينهي اقدامات خيريه در حوزهي پزشکي و بهداشت عمومي بسيار فعالاند.
حفاظت از محيط زيست جزو اهداف 400 موقوفهي آلمان است. اگر چه به نسبت موقوفات و بنيادهايي که در حوزههاي ديگر فعالاند، تعداد اين گروه کمتر است اما تأثيري که اقدامات آنان در سالهاي گذشته برجاي گذارده ، بسيار عميق و اساسي بوده است.
بنياد " world wide fund for Nature " در آلمان، در سال 1963 با اهداف زيست محيطي بنياد نهاده شد. اهميت اين نهاد در حال حاضر، مرهون فعاليتهاي آن در دههي 80 ميلادي است که رئيس سابق شرکت فولکس واگن سرپرستي آن را بر عهده داشت.
در حالي که در گذشتهاي نه چندان دور يعني در دههي 60 و 70 ميلادي قرن بيستم، حمايت از اقدامات زيست محيطي برخي موقوفات و بنيادها کم اهميت شمرده ميشد، امروزه يکي از اهداف مهم سياسي و اجتماعي حفاظت از محيط زيست است. «موقوفات زيست محيطي آلمان» که در سال 1982 با توجه به تمايل روزافزون شهروندان به حفظ محيط زيست بنياد نهاده شد، با حمايت مالي و کار داوطلبانهي مردم همچنان در سطح گستردهاي به فعاليت خود ادامه ميدهد. اين نهادها در سال 1990 از حمايت دولت نيز برخوردار شدند. وزارت اقتصاد آلمان با بودجهاي که از خصوصي سازي يکي از شرکتهاي بزرگ فولاد فراهم آمده بود، «موقوفهي دولتي زيست محيطي» را بنياد نهاد. اين موقوفه تاکنون از 2,000 طرح زيست محيطي به ارزش کل يک ميليارد مارک حمايت کرده و سالانه «جايزهي آلماني محيط زيست» را به مبلغ يک ميليون مارک اهدا ميکند.
بيشتر افرادي که نياز به کمک و حمايتهاي مالي در زمينههاي مختلف دارند به موقوفات بزرگ و شناخته شده مراجعه ميکنند بدون اين که بدانند در کشور آلمان تقريبا در هر حوزهاي چند صد موقوفه و بنياد وجود دارد. البته برخي از اين نهادها فقط از طرحهايي که خود تعريف کرده و با اهداف آنان مطابقت دارد حمايت ميکنند و نميتوانند درخواستهاي عمومي را بپذيرند. موقوفات کوچکي نيز وجود دارند که چون براي همگان شناخته شده نيستند، به آنها مراجعه نميشود. بيشک ناشناخته ماندن اين موقوفات به دليل فقدان فهرستي عمومي است که در بردارندهي همهي موقوفات آلمان باشد.
البته بسياري از موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه هنوز هم به دليل ساختار حقوقي آنها (حقوق مالکيت خصوصي )، ملزم به پاسخگويي و دادن اطلاعات به دولت نيستند.
انجمن آلماني موقوفات (36)، از سال 1990 سالانه فهرستي را منتشر ميکند که اطلاعاتي دربارهي تقريبا 90 درصد موقوفات آلمان در آن درج شده است.
اين اتحاديه که نهادهاي متعدد عام المنفعهاي را زير پوشش خود دارد، همراه با «اتحاديهي موقوفات براي علوم آلمان» که خود از اعضاي اين اتحاديه است تلاش دارد تا ساختاري تعريف شده در گسترهي موقوفات آلمان بنا کند. اين اتحاديه در سال 1997، حدود 6,500 نهاد را در فهرست موقوفات آلمان معرفي کرده است.
اين اتحاديه با بنيادها و موقوفاتي که اهداف عام المنفعه، خيريه و کليسايي دارند، نمايندهي منافع اعضاي خود در مقابل قانونگذاران است.
اين اتحاديه در سال 1948 در ايالت بايرن و نخست تحت نام «گروه کاري موقوفات آلمان (37) «تأسيس شد و فقط نمايندگي نهادهاي اين ايالت را بر عهده داشت، اما در سال 1990 به اتحاديهاي کشوري تبديل شد. هدف اين اتحاديه به ويژه «ترويج انديشهي ايجاد موقوفات عام المنفعه در آلمان براي گسترش اين گونه نهادها، تلاش در ترسيم تصويري عمومي از موقوفات عام المنفعه، دريافت امتيازات مالياتي براي نهادهاي عام المنفعه و موقوفات» است. بودجهي مورد نياز اين اتحاديه براي انجام اقدامات مؤثر، در وهلهي اول از سوي اعضاي آن تأمين ميشود. در چند مورد نيز اعتبارات دولتي براي انجام طرحهاي پژوهشي به اين اتحاديه تعلق گرفته است.
Der Stitverband fur die deutsche Wissenschaft.
اين اتحاديه امروزه داراي 4,000 عضو است که هم افراد حقيقي و هم افراد حقوقي، سازمانها و نهادهاي مختلف را در بر ميگيرد. در اساس نامهي اتحاديه، هدف اصلي آن حمايت از علوم و پژوهشهاي علمي ذکر شده است. ترويج آموزش، پرورش و فرهنگ نيز در زمرهي فعاليتهاي اين اتحاديه به شمار ميآيد. گذشته از آن، اتحاديه تلاش دارد تا ساختار موقوفات عام المنفعه را در آلمان، در مجموع در راستاي حمايت از علايق عمومي براي تعليم و تربيت، تحصيلات عاليه و پژوهشهاي علمي بازسازي کند.
«جامعهي کمکهاي اضطراري به علوم آلمان» در سال 1920 تأسيس شد تا موقعيت متزلزل و تخريب شدهي اقدامات پژوهشي را در آلمان پس از جنگ جهاني اول بهبود بخشد. افراد صاحب نامي از صاحبان صنايع مانند کارل فريدريش فون زيمنس، کارل دويسبورگ و روبرتبوش سهم عمدهاي در تأسيس و پيشبرد اهداف اين جامعه داشتند.
امروزه نمايندگان سرپرستي ايالتي، به طور مرتب گزارشهايي را دربارهي وضعيت اقتصادي و موقعيت علمي مناطق مختلف آلمان به رئيس هيأت مديره ارائه ميدهند و رابط بين صاحبان صنايع و مراکز علمي هستند. بودجهي اين اتحاديه از اعانات و حق عضويتها تأمين ميشود.
هدف مهم اين اتحاديه، تضمين استقلال و بهينهسازي عملکرد علوم با استفاده از سرمايهي خصوصي است. بر اين اساس اتحاديه تلاش دارد تا از پژوهشهاي بنيادين و پژوهشگران برگزيده حمايت کرده و تبادل دانش را در سطح بينالمللي برقرار سازد. مهمترين اعضاي اين اتحاديه عبارتند از: انجمن پژوهشي آلمان (DFG) با هدف حمايت از طرحهاي پژوهشي در همهي رشتهها، در دانشگاه و مؤسسات علمي غير دانشگاهي، مؤسسهي ماکس پلانک (MPG) که پژوهش بنيادين در خارج از دانشگاه انجام ميدهد و مؤسسات فرعي متعدد دارد، موقوفات الکساندر فون هامبولدت (AVH) که هزينهي دعوت و اقامت دانشمندان و پژوهشگران جوان غير آلماني را بر عهده ميگيرد، آکادمي آلماني تبادل دانشجو (DAAD) که از تبادل بينالمللي دانشجويان و دانشمندان حمايت ميکند و موقوفات تحصيلي خلق آلمان که به دانشجويان مقاطع مختلف تحصيلي تا دکترا کمک هزينهي تحصيلي ميپردازد.
اتحاديهي موقوفات آلمان در سالهاي اخير در بحثهاي مطرح شده دربارهي اصلاح نظام آموزش عالي شرکت فعال داشته است. مسألهي اصلي اين مباحث، حمايت عادلانه از پژوهشگران و استادان دانشگاهها و مدارس عالي آلمان، حداقل به شکل تقسيم عادلانهي بودجه است. اعضاي اين اتحاديه همچنين بر اين اعتقادند که دانشگاهها بايد در آينده شهريهاي متناسب با سطح درآمد شهروندان از دانشجويان دريافت
کنند. البته اين نظريه به بحثها و مناقشات بسياري دامن زده است. مخالفان اين طرح ميگويند که دريافت شهريه، مخالف اصل حق تحصيل همگاني است. اما اتحاديه معتقد است که دريافت شهريه براي تضمين کيفيت دانشگاههاي آلمان لازم است.
اتحاديه از سال 1981، در کنار حمايت مالي براي تأسيس نهادهاي عام المنفعهي آموزشي، در مقابل دريافت مبلغ مناسبي، توليت و سرپرستي نهادها را نيز پذيرا ميشود. اين اتحاديه امروزه متولي 246 موقوفه و انجمن خيريه است. در سال 1998 اتحاديه توانست همراه با اعضاي خود مبلغ 163 ميليون مارک براي حمايت از آموزش و علم از مردم جمعآوري کند.
در کنار اتحاديههاي موقوفات، کليساها، شهرها، محلات و دانشگاهها نيز موقوفاتي دارند. بيشک وجود چنين موقوفاتي و وابستگي آنها به اين مراکز معلول اين علت است که يک نهاد عام المنفعه فقط با در اختيار داشتن بودجهي قابل توجه مناسبي ميتواند مثمر ثمر باشد. بر طبق تجارب به دست آمده ميتوان گفت که نهادهايي که از نظر تاريخي داراي قدمت هستند و ريشهي عميقي در سنن اجتماعي دارند، نسبت به اشخاص منفردي که علاقهمند به وقف دارايي خود هستند، بهتر ميتوانند سرمايهي انبوهي براي نيل به اهداف خود گردآوري کنند.
تا سال 1900 ميلادي فقط 1,182 موقوفه و انجمن خيريهي ثبت شده وجود داشت که تعدادي ناچيز بود. بخش اعظم نهادهاي عام المنفعه، يعني تعداد 9,464 مؤسسه و موقوفه در سي سالهي اخير تأسيس شده است. البته در حال حاضر همهي آنها مشغول فعاليت نيستند زيرا فقط 7,780 موقوفه و انجمن خيريه به ثبت رسيده است.
بررسيهاي آماري نشان ميدهد که 29 درصد موقوفات اهداف اجتماعي، 20 درصد اهداف تعليم و تربيتي و 12 درصد اهداف علمي و پژوهشي را سرلوحهي کار خود قرار دادهاند. البته 32 درصد همهي موقوفات همهي اين موارد را جزو اهداف کلي خود منظور داشتهاند.
اين آمار نشان دهندهي اهميت تعليم و تربيت و علم در نظر واقفان و خيرين است.
به نظر ميرسد که بسياري از واقفان بر اين اعتقادند که جامعه براي نيل به اهداف والاي خود نياز به افرادي تحصيل کرده و باسواد دارد. اگر چه اکثريت موقوفات هدف حمايت از خدمات اجتماعي را براي خود برگزيدهاند، اما اين حوزه با توجه به سرمايهي درنظر گرفته شده براي آن، چندان وسيع نيست. در مجموع فقط 8ر18 درصد از کل سرمايهي همهي موقوفات آلمان به مصرف حل مسائل اجتماعي ميرسد.
اما موقوفات در زمينهي تعليم و پژوهش صاحب 54 درصد کل سرمايهي موقوفات و بنيادهاي خيريه هستند. حتي سرمايهي در نظر گرفته شده از سوي اين نهادها براي حمايت از هنر و امور فرهنگي در مقام دوم پس از تعليم و پژوهش قرار دارد. از 1,407 موقوفهاي که هدف آنها حمايت از علم و پژوهش است، 824 نهاد به حمايت از اهداف پژوهشي در همهي زمينهها، 216 موقوفه به پژوهشهاي علوم انساني، 119 موقوفه به پژوهشهاي صنعتي و 161 موقوفه به پژوهشهاي علوم طبيعي و زيست محيطي اختصاص دارند.
در سال 1998 سه موقوفهي بزرگ آلمان شامل موقوفات برتلسمن با سرمايهاي بالغ بر 5ر12 ميليارد مارک، موقوفات روبرت بوش و فولکس واگن هريک با 5ر3 ميليارد مارک سرمايه به حمايت از امور پژوهشي و آموزشي پرداختهاند.
بنياد بتل (38) سالانه 606 ميليون مارک، موقوفات تحصيلي خلق آلمان 527 ميليون مارک و موقوفات " Rehabilitation " در هايدلبرگ مبلغ 455 ميليون مارک، فقط به امور تعليم و تربيت اختصاص دادهاند.
Studienstifungen.
موقوفاتي که با اهداي کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان از اهداف تعليم و تربيتي حمايت ميکنند، سنتي طولاني در آلمان دارند. دانشگاههاي بزرگ اروپايي قرون وسطي با اختصاص کمک هزينه، تحصيل و زندگي دانشجويان خود را تأمين ميکردند. مارتين
لوتر (1546 - 1483)، اصلاحطلب و پدر کليساي پروتستان، در ترويج و ايجاد موقوفاتي براي تأمين زندگي افراد با استعداد و جوياي علم سهم بسزايي داشته است، اگر چه بسياري از موقوفات تأسيس شده در قرون گذشته به دليل جنگ، تورم و از دست دادن سرمايه، از ميان رفتهاند.
قديمترين و بزرگترين موقوفهي تحصيلي آلمان که کمک هزينه به دانشجويان اعطا ميکند، «موقوفات تحصيلي خلق آلمان» (39) است. اين موقوفات در سال 1925 تأسيس شد. با روي کار آمدن ناسيونال سوسياليستها در سال 1934 منحل و پس از جنگ در سال 1948 مجددا احيا شد.
اين موقوفه به دليل سنت قديمي و ريشهدار آن، عايدات عظيم معادل 59 ميليون مارک در سال و اقدامات اساسي آن، امروزه يکي از برجستهترين موقوفات آلمان است. اين نهاد از دانشجويان جوان در رشتههاي علوم طبيعي ، اقتصاد، مديريت و هنر حمايت ميکند و با طرحها و برنامههاي خود تکميل کنندهي برنامههاي تحصيلي آکادميک علمي است. اين موقوفه به ارتباطات بينالمللي و ميان رشتهاي نيز ميپردازد.
آموزشهاي پايه و تکميلي در جهت بالا بردن کيفيت تحصيل دانشجويان براي افزايش کارآيي آنان در محيط کار و زندگي آينده نيز يکي از طرحهاي اين موقوفه است. به غير از اين موقوفهي بزرگ، در حال حاضر يازده موقوفه و بنياد خيريهي کوچکتر اختصاصا به پرداخت کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان ميپردازد.
دانشجويان نميتوانند شخصا از «موقوفات تحصيلي خلق آلمان» درخواست کمک هزينه کنند بلکه افراد واجد شرايط پس از اخذ ديپلم از سوي مديران و معلمان به اين موقوفه معرفي ميشوند. استادان نيز ميتوانند دانشجويان با استعداد را پس از ترم اول معرفي کنند. اين دانشجويان نه تنها بايد از نظر تحصيلي شاخص باشند بلکه بايد از نظر شخصي و شخصيتي نيز افراد موجهي باشند. بر طبق اساس نامهي اين موقوفه، کمک هزينه براي تحصيلات عاليه به نوجواناني تعلق ميگيرد که «استعدادهاي آنان در رشتههاي علمي يا هنري و شخصيت برجستهي آنان، در خدمت به همگان مفيد فايده باشد».
در انتخاب دانشجويان، وضعيت اقتصادي يا پايگاه اجتماعي، اعتقادات سياسي و جهانبيني شخصي، مذهب و جنسيت افراد تأثيري ندارد. دانشجويان خارجي فقط در صورتي که ديپلم خود را در آلمان دريافت کرده و خانوادهي آنان در آلمان زندگي کنند و ماليات بپردازند پذيرفته ميشوند. اين موقوفه در حال حاضر به 5,500 نفر کمک هزينهي تحصيلي ميپردازد و سالانه 1,000 دانشجوي جديد را ميپذيرد که البته اين تعداد کمتر از 5ر0 درصد کل دانشجويان آلمان هستند. بخش اعظم بودجهي اين موقوفه از محل اعتبارات دولتي و ايالتي، 6,000 نفر از خيرين و از سوي تعدادي از موقوفات خصوصي تأمين ميشود.
به جز بنيادهايي مانند موقوفات آدناوئر، بل، ابرت، ناومن و زيدل که سمت و سوي سياسي دارند، موقوفات کليساي کاتوليک و پروتستان، موقوفات وابسته به اتحاديههاي کارگري و موقوفات بخش اقتصادي آلمان نيز به انحاي مختلف به حمايت از دانشجويان ميپردازد.
البته بسياري از کارخانهها و صاحبان صنايع نيز بنيادها و موقوفات خصوصي براي اعطاي کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان ايجاد کردهاند. در اين بنيادها حمايت از دانشجويان و حمايت از طرحهاي پژوهشي با يکديگر تلفيق شدهاند. مثلا صاحبان صنايع بزرگ شيميايي اغلب کمک هزينهي خود را به دانشجوياني اختصاص ميدهند که در رشتههاي خاص و مورد علاقهي اين صنايع تحقيقاتي انجام دهند.
بيشترين بودجه از محل اعتبارات استان به بنيادهاي خيريه و موقوفات وابسته يا همسو با احزاب تعلق ميگيرند. نقطهي مشترک اين گونه نهادها، نزديکي به يکي از احزاب داراي نماينده در مجلس ملي آلمان است، البته در اساس نامه اغلب آنها بر استقلال حقوقي، داشتن مسؤوليت حقوقي و عدم وابستگي کامل به «حزب مادر» تأکيد شده است.
البته اختصاص بودجه به اين نهادها همواره موضوع بحث و مناقشه در محافل عمومي بوده است. برخي معتقدند که احزاب از اين گونه نهادها براي فرار از پرداخت بخشي از ماليات خود استفاده ميکنند.
بسياري از موقوفات و بنيادهاي همسو با احزاب سياسي در خارج از مرزهاي آلمان از احترام و اعتبار خاصي برخوردارند زيرا آنان
بيش از نيمي از بودجهي خود را صرف انجام طرحهايي در خارج از آلمان ميکنند. مثلا موقوفات فريدريش ابرت که همسو با حزب سوسياليست آلمان (SPD) است، در اسپانيا و پرتغال طرحهايي براي دمکراتيزه کردن جو سياسي پس از سقوط ديکتاتورهاي اين دو کشور در دست اجرا دارد يا موقوفات کنراد آدناوئر، همسو با حزب سوسيال دمکرات آلمان (CDU) در شيلي بسيار فعال است.
دربارهي اين گونه نهادها در داخل آلمان هر چه هم کم باشد، بايد گفت که بنيادها و موقوفاتي با اهداف سياسي در خارج از مرزهاي آلمان جايگاه ويژهاي دارند. در هيچ کشور ديگري در دنيا چنين شبکهاي از موقوفات وابسته به احزاب وجود ندارد که با عايدات سالانه 600 ميليون مارک، از حمايت دولتي نيز برخوردار باشد. اين ويژگي البته ريشه در وقايع تاريخي دارد.
پس از تجربهي فروپاشي دمکراسي در دورهي استقرار ناسيونال سوسياليسم در آلمان و زمان حکومت رايش سوم (حکومت هيتلر و نازيها)، سياستمداران آلمان در دورهي بعد از جنگ (پس از سال 1945)، بر آن شدند تا به امور آموزشي در جهت ترويج دمکراسي دست يازند و چنين اقداماتي را نهادينه کنند. امروزه هم حکومت آلمان بر اين اعتقاد است که نهادها و موقوفات سياسي از طريق کار آموزشي و ترويجي خود، تضميني براي دمکراسي هستند و به همين دليل با اختصاص بودجهاي قابل توجه به حمايت از آنها برخاسته است.
ديوان عالي قضايي کشور آلمان عملکرد موقوفات و بنيادهاي خيريهي سياسي را چنين توصيف ميکند: «اين نهادها بايد مشوق درک وضعيت سياسي در مردم بوده و چارچوبهاي لازم و قابل دسترس همگان را براي بحث دربارهي مسائل سياسي فراهم آورند. به اين ترتيب علاقه به همکاري فعال براي زندگي اجتماعي و سياسي ايجاد شده و ابزارهاي لازم براي نيل به اين هدف فراهم آيد». همهي اين گونه موقوفات و بنيادها سالانه به دانشجويان با استعدادي که از نظر سياسي و اجتماعي فعال باشند، کمک هزينهي تحصيلي اعطا ميکنند.
کهنترين موقوفهي وابسته به احزاب که در سال 1925 بنياد نهاده شد و به ويژه از «ارزشهاي بنيادين سوسيال دمکراسي و ارزش گذاري کار» حمايت ميکند. نام اين نهاد، از فردريش ابرت (1925. 1871)، اولين رئيس جمهور جمهوري وايمار گرفته شده که با تمام قدرت خواستار آموزش طبقات اجتماعي ضعيف و تعليم و تربيت کودکان کارگران بود. در سال 1996 اين موقوفه 1,841 کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان اعطا کرد که 364 فقرهي آن به دانشجويان خارجي بود. در آن سال اين نهاد 220 ميليون مارک به اين امر اختصاص داد.
اين موقوفهي همسو با حزب دمکرات مسيحي در سال 1957 تأسيس شد. کنراد آدناوئر (1967 - 1876) اولين رئيس جمهور آلمان پس از جنگ دوم جهاني بود. اين نهاد امروزه تلاش دارد تا به بررسي گذشتهي آلمان شرقي پرداخته و روند اتحاد با اروپا را تسهيل سازد.
در سال 1996 اين موقوفه بودجهاي معادل 216 ميليون مارک براي امور آموزشي در اختيار داشت که 3ر15 ميليون مارک فقط براي حمايت از دانشجويان اختصاص يافت. در سال 1998 تعداد 1,339 دانشجو از اين موقوفه کمک هزينهي تحصيلي دريافت کردند.
اين موقوفات که همسو با حزب دمکرات آزاد (FDP) است در سال 1958 از سوي رئيس جمهور وقت آلمان تئودور هويس (Heuss Theodor)، همراه با 14 تن از همراهان حزبي تأسيس شد. نام اين موقوفه از نام بنيانگذار حزب ليبرال آلمان، فردريش ناومان (1919 - 1860) گرفته شده است. هدف اين موقوفه تأمين آزادي بيشتر براي شهروندان و افزايش حس مسؤوليت آنان در امور کشور است. مؤسسان
اين موقوفه بر اين اعتقادند که دولت بايد به جاي افزايش مالياتها، شهروندان را تشويق کند تا به وظايف شهروندي خود آگاه شده و به امور اجتماعي بپردازند. در سطح بينالمللي اين موقوفه به مسائل حقوق بشر و حمايت از گروههاي اقليت ميپردازند. اين موقوفه در سال 1996، با صرف بودجهاي معادل 5ر103 ميليون مارک به حمايت از آموزش و اعطاي کمک هزينه به 687 دانشجو پرداخت.
اين موقوفه همسو با حزب سوسيال مسيحي است به «حمايت از آموزش و پرورش با توجه به اصول دمکراتيک و براساس اصول مسيحي» ميپردازد.
هانس زايدل (1961 - 1901) از وزراي بايرن و در سالهاي 1960 - 1957 رئيس اتحاديه (حزب) سوسيال مسيحي بود. اين موقوفه به ويژه از امر آموزش و پرورش در ايالت بايرن حمايت ميکند ولي دانشجويان ديگر ايالات و نيز دانشجويان خارجي نيز از حمايتهاي اين موقوفه برخوردارند.
در سال 1997، اين موقوفه با بودجهاي معادل 5ر88 ميليون مارک (شامل کمکهاي دولت) به 554 دانشجو (92 دانشجوي خارجي) کمک هزينهي تحصيلي پرداخته است.
اين موقوفه که به نام نويسنده و فعال سياسي برندهي جايزهي نوبل هاينريش بل (1985 - 1917)نامگذاري شده، در سال 1996 از تلفيق چندين موقوفه و بنياد به وجود آمد و همسو با حزب سبزهاي آلمان است . اين نهاد به موازات حمايت از دانشجويان با استعداد، براي به واقعيت درآوردن عدالت اجتماعي و تساوي حقوق زن و مرد مبارزه ميکند. به همين دليل اين موقوفه به ويژه از زنان حمايت ميکند. حمايت از دانشجويان و افراد غيرآلماني با استعداد، برگزاري گردهمآيي با حضور نويسندگان و هنرمندان داخلي و خارجي نيز از اهداف اين موقوفه است. سالانه 54 ميليون مارک در اختيار اين موقوفه قرار ميگيرد.
در سال 1991 در شهر برلين انجمن تجزيه و تحليل اجتماعي و آموزشهاي سياسي تشکيل شد. اين انجمن همسو با حزب سوسيال دمکرات (PDS) براي کار آموزشي و همگاني جامع تلاش ميکند. از سال 1999 اين انجمن به موقوفات ايالتي رزا لوکزامبورگ تغيير نام داد. اهداف اساسي آن حمايت از آموزش سياسي و اصول حزبي دمکراتيک با درک مسؤوليت اجتماعي و تقويت همبستگي است. اين موقوفه تلاش ميکند تا پيش داوريها و ديدگاههاي نژادپرستانه و ناسيوناليستي را از ميان برداشته و از پيشرفت آزادانهي افراد همراه با گسترش روحيهي جمعي حمايت کند.
از آنجا که اعتبارات دولتي به اين گونه موقوفات بر اساس تعداد نمايندگان احزاب حامي هر موقوفه در مجلس ملي در چهار دوره انتخابات تعلق ميگيرد، از سال 1999 اين موقوفه نيز از بودجهي دولت برخوردار شده است. اين نهاد در نظر دارد تا با بودجهي خود از تحصيلات زنان و افراد طبقات اجتماعي نيازمند حمايت کند. همهي دانشجويان ميتوانند از اين موقوفه درخواست دريافت کمک هزينه کنند.
همهي موقوفات با اهداف سياسي به موازات اعطاي کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان، دورههاي آموزشي سياسي براي همهي علاقهمندان و نه فقط دانشجويان برگزار ميکنند.
اين موقوفه در سال 1977 از سوي انجمن اتحاديههاي کارگري تأسيس شده و به نام سياستمدار هانس بوکلر (1951 - 1875) که بعد از جنگ دوم جهاني براي تشکيل مجدد اتحاديههاي کارگري تلاش کرد، ناميده شد. اين نهاد تلاش دارد تا موقعيت کارگران را بهبود بخشد و با حمايت از مشارکت کارگران در تصميمگيريهاي سياسي و اجتماعي و پشتيباني از پژوهش در اين حوزه و با اعطاي کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان سعي در نيل به اين هدف دارد اهداف اصلي پژوهشي اين اوقاف، بررسي جوامع کاري، سياست اشتغال و آيندهي جامعهي مدني است.
موقوفات و بنيادهاي همسو با اتحاديههاي کارگري، دومين گروه بزرگ موقوفات آلمان هستند. اين موقوفات سالانه به 1,600 دانشجوي بااستعداد که از نظر اجتماعي و سياسي نيز فعال باشند کمک هزينهي تحصيلي اعطا ميکنند. بودجهي اين موقوفه از سوي نمايندگان کارگري در شوراهاي نظارت که سهمي از دستمزد خود را به اين نهاد ميپردازند، تأمين ميشود. به اين وسيله در سال 1996، اتحاديه توانست 34 ميليون مارک گردآوري کند.
اتحاديه براي اهداف پژوهشي خود سالانه 22 ميليون مارک نيز از وزارت آموزش و تحقيقات دريافت ميکند.
اين بنياد که به يادبود فيلسوف و عالم الهيات نيکولاس کوئس Nikolaus Kues 1464 - 1401 نامگذاري شده، از تأسيسات وابسته به کليساي کاتوليک است اين بنياد به ويژه از دانشجويان بااستعداد کاتوليک حمايت ميکند. هدف از اين امر «تقويت اين دانشجويان براي درک بهتر مسؤوليتهاي خود، گفتگو ميان علم و ايمان، جامعه و کليساست». اين بنياد سالانه گردهم آييهاي متعدد و دورههاي آموزشي مختلفي برگزار ميکند.
اين بنياد که متعلق به کليساي پروتستان است با انگيزهي «وسعت دادن به دامنهي مسؤوليت پذيري مسيحي و تعميق تأثيرات تفکر مسيحي نه فقط در محدودهي زندگي شخصي بلکه در جامعه، علم، اقتصاد و هنر » به وجود آمده است. اين انديشه نخست در جوامع روستايي کليساي پروتستان مطرح شد. مسؤولان اين کليسا معتقد بودند که کليساي پروتستان در طي جنگ دوم جهاني و استقرار حکومت نازيها، شانه از زير بار مسؤوليت خود خالي کرده بود. اين بنياد با اعطاي کمک هزينهي تحصيلي به دانشجويان بااستعداد پروتستان، قصد تحکيم احساس مسؤوليت را در آنان دارد.
اين بنياد نيز بخش اعظم بودجهي خود را از اعتبارات دولتي دريافت ميکند. در سال 1998 بودجهي اين بنياد 5ر9 ميليون مارک و تعداد دانشجوياني که کمک هزينه دريافت ميکردند 824 نفر بود.
اين موقوفه به حمايت از مهاجران، تبعيديان و پناهندگان اقتصادي بين 30 تا 50 ساله که قصد تحصيل در آلمان دارند، در چارچوب کمکهاي انسان دوستانه ميپردازند. اين موقوفه همچنين به اين گونه افراد که براي اشتغال خود نياز به گذراندن دورههاي آموزشي يا يادگيري زبان آلماني دارند کمک ميکند.
اين موقوفه در سال 1965 تأسيس شد. در آن زمان هدف اصلي کمک به پناهندگان و فراريان از آلمان شرقي سابق بود. بخش اعظم بودجهي اين موقوفه توسط «وزارت خانواده، بازنشستگان، بانوان و جوانان» و وزارت آموزش و تحقيقات تأمين ميشود.
الکساندر هامبولدت يکي از محققان علوم طبيعي و از دانشمنداني بود که به حمايت از دانشمندان و هنرمندان جوان ميپرداخت. اين
موقوفه در سال 1860 ميلادي تأسيس شد و در طي سالهاي جنگ دوم جهاني از فعاليت بازماند ولي از سال 1953 مجددا شروع به کار کرد.
اين موقوفه براي فارغ التحصيلان و دارندگان مدرک دکترا در همهي رشتهها و از همهي مليتها که غير آلماني بوده و کمتر از 40 سال سن داشته باشند با اعطاي کمک هزينهاي بين 3,600 تا 4,400 مارک در ماه، امکان فرصت مطالعاتي و انجام پژوهش در آلمان را فراهم ميآورد. اين موقوفه به طور متوسط سالانه به 500 نفر کمک هزينه ميپردازد. مهمترين معيار براي دريافت کمک هزينه از اين موقوفه، دارا بودن کيفيت بالا و توانايي انجام رساندن يک طرح پژوهشي است. همچنين درخواست کنندگان بايد مقالاتي در منابع معتبر بينالمللي منتشر کرده باشند. هدف اين موقوفه فراهم کردن امکانات پژوهشي براي دانشمندان خارجي و برقراري ارتباط دايمي آنان با آلمان، پس از بازگشت به کشورشان است.
در کنار پرداخت کمک هزينه، اين موقوفات سالانه 150 جايزهي Humboldt Research Award به مبلغ بين بيست هزار تا صد و پنجاه هزار مارک ميپردازد.
موقوفات و بنيادهايي که به حمايت از مدارس و آموزش پايه ميپردازند. برخلاف موقوفاتي که از تحصيلات عاليه حمايت ميکنند، اين نوع موقوفات اغلب کمتر شناخته شدهاند. اين بدان علت است که اين گونه نهادها اغلب توسط واقفان خصوصي بنياد نهاده شده و بودجهي قابل توجهي نيز در اختيار ندارند. واقفان اين نهادها اغلب شهرونداني هستند که بخشي از دارايي خود را براي اهداف عام المنفعه در محدودهي آموزش پايه اختصاص دادهاند.
اين موقوفات کمتر به حمايت از افراد ميپردازند بلکه هدف آنها عمدتا حمايت از يک مدرسه يا يک برنامهي آموزشي مشخص است. البته موقوفات و بنيادهايي که در محدودهي صنايع دستي، آموزش بزرگسالان، تبادلات بينالمللي، کودکان و معلولان کار ميکنند نيز به همين گونهاند.
معهذا تعداد زيادي موقوفات با بودجهي کم يا زياد وجود دارند که به پشتيباني از جنبههاي مشخصي از امور آموزشي ميپردازند، جنبههايي که نظام آموزش دولت به آنها نميپردازد يا توجه کمتري به آن معطوف ميدارد . در ادامه به معرفي مختصر چند نمونه از اين نهادها پرداخته ميشود.
موقوفات استر و سيلويوس دورنير براي حمايت از دانشآموزان با استعداد (Esther and Silvius Dornier Stiftung zur Forderung begabter Schuler)
اين موقوفه، همان گونه که از نام آن معلوم است، به حمايت از دانشآموزان با استعدادي ميپردازد که متعلق به خانوادههايي هستند که امکان، توانايي يا تمايل به حمايت از آنان ندارند و به همين دليل به مدارس شبانه روزي فرستاده شدهاند. در اساس نامهي اين موقوفه، انگيزهي تشکيل آن چنين بيان شده است: «با افزايش مسؤوليت معلمان در جوامع پيشرفته و تلاشي نهاد سنتي خانواده، برخي از دانشآموزان بااستعداد نميتوانند از حمايت لازم در خانواده و در مدرسه برخوردار شوند. به همين دليل سپردن اين دانشآموزان به مدارس شبانه روزي و حمايت از آنان در اين مکان، ميتواند کمک مؤثري به آنان باشد».
در سال 1997، اين موقوفه به دو شبانه روزي شناخته شده، مبلغ 430,000 مارک کمک مالي اعطا کرد و از آن سال به بعد، کمک هزينهاي نيز به تعدادي از دانشآموزان با استعداد پرداخت ميشود.
اين موقوفه به دانشآموزان بااستعداد مستقر در شبانه روزي و در مدارس روزانه کمک ميکند.
همچنين اين نهاد امکان اقامت دانشآموزان در شبانه روزيهاي خارج از آلمان و يا گذراندن دورههاي حين تحصيل در خارج از کشور را براي آنان فراهم ميآورد.
اين موقوفه خصوصي، همچنين به آکادمي مدارس براي برپايي دورههاي آموزشي و مسابقات علمي دانشآموزي کمکهاي شايان توجهي ميکند.
در اين بخش نيز تعداد زيادي از نهادهاي کوچک فعاليت دارند براي مثال:
به ويژه در بخش خدمات اقتصادي، حمل و نقل و ترابري فعاليت دارد.
گذشته از پشتيباني جوانان براي يادگيري حرفه و شرکت در دورههاي آموزشي تخصصي، به جواناني که مشاغل پيشهوري دارند و يا در کارگاههاي توليدي کوچک مشغول به کارند وامهاي بدون بهره براي تشکيل زندگي اعطا ميکنند.
اين مؤسسه که در سال 1867 از سوي پاستور بودل شوينگ (Pastor Bodel Schwingh) در بيلفلد بنياد نهاده شد، نه تنها بزرگترين موقوفهاي است که به حمايت از معلولان ميپردازد، بلکه بر اساس بودجه و مخارج سالانهي آن نيز يکي از بزرگترين موقوفات آلمان است. اين موقوفه در سال 1998، مبلغي معادل 606 ميليون مارک براي نيل به اهداف خود پرداخت کرده است. اين مؤسسه، موقوفهاي کليسايي است که درمان، سرپرستي و حمايت از معلولان ذهني و جسمي را برعهده دارد. بخش عمدهي بودجهي مربوط به آن از طريق اعتبارات دولتي و کليسايي و نيز کمکهاي مردمي تأمين ميشود.
اين نهاد در سال 1992 تأسيس شد و مؤسسات متعددي از جمله صليب سرخ از آن حمايت ميکنند. اين موقوفه نيز به طور عملي به کمک معلولان ميپردازد.
هدف اين موقوفه که در سال 1987 در برلن بنياد نهاده شد، ايجاد اشتغال براي معلولان و انطباق آنان با زندگي کاري است. اين نهاد به ويژه از معلولان ذهني در برلن حمايت ميکند.
موقوفات متعدد ديگري نيز در حوزهي حمايت از معلولان فعاليت دارند. اهداف آنان بهتر کردن شرايط زندگي معلولان جسمي و ذهني است. تاکنون به حمايت اين موقوفات طرحهاي متعددي نيز براي روشندلان و افراد کر و لال انجام شده است. اين موقوفات تلاش دارند تا براي معلولان امکان کار در منزل يا کار با رايانه در منزل را نيز فراهم آورند.
پی نوشت:
1- August Hermann francke 1727-1663.
2- Heidelberg.
3- Glaucha.
4- Kurfurst von Brandenburg .
5- Friedrich I.
6- sachsen.
7- Paul Raabe.
8- Bibel zeutrum.
9- در زبان آلماني واژهي "die Stiftung" هم به معناي وقف در مفهوم انجام عمل وقف و هم به معناي موقوفات در مفهوم نهاد ادارهي رقبات وقفي است.
10- Maecenata-Instiut.
11- Ralf Dahrendorf.
12- Helmut K Auneier.
13- Johaninis hof.
14- Hildesheim.
15- Evangelische Wohlt - atigkeitsstiftung.
16- Regensburg.
17- Nornberg.
18- Anstalt Bethel.
19- Pastor Bodelschwing.
20- Halphagen.
21- Parcham.
22- Lubeck.
23- Rosa Luxemburg.
24- Lyzeumsstifung Bamberg.
25- Dr Johannes MyliusStifungrD Furstlich und Graflich Fuggersche.
26- Konrad Adenauer Stiftung.
27- friedrich Ebert Stiftung.
28- Heinrich Boll Stiftung.
29- Hauns Seidel Stiftung.
30- Peter Ludwig.
31- Hans Heinrich Thyssen Bornemisza.
32- Adelbert Von Chamisso.
33- Alfred Toepfer.
34- Dr Mildred Sheel Stiftung.
35- Christian Herzog Stiftung fur Mukiviszidose Kranke.
36- Der Bundes verband Deutscher Stiftungen.
37- Arbeitsgeminschatt Deutsche Stitungem.
38- Anstalt Bethel.
39- Studienstiftung des Deutschen volkes.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}